دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نگشت
هان مشو نومید چون واقف نیی از سر غیب
باشد اندر پرده بازیهای پنهان غـم مخـور
خدایا !
به من زیستنی عطا کن در لحظه مرگ بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است حسرت نخورم و
مردنی عطا کن که بر بیهودگی اش سوگوار
نباشم.
خداوندا !
دستانم خالی اند و دلم غرق در آمال . یا به قدر بیکرانت دستانم را توانا
گردان یا دلم را از آرزوهای دست نیافتنی خالی کن خدایا !
آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم ، شهامتی
که تغییر دهم آنچه را که می توانم و بینشی که تفاوت آن دو را بدانم.
دائما یکسان نباشد حال دوران غـم مخـور
::. نظر .::